گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تاریخ تمدن - اصلاح دین
فصل سی و ششم
.V- سبک تودور : 1517-1558


دوره فرمانروایی هنری هشتم با یک شاهکار معماری گوتیک در نمازخانه هنری هفتم آغاز شد; و با ساختمان کاخهای سلطنتی به شیوه معماری رنسانس پایان یافت; و همین تغییر شیوه هنری غلبه یافتن دولت بر دین را به درستی مجسم میساخت. حمله حکومت وقت بر اسقفها ، صومعه ها، و عواید کلیسایی موجب متوقف ماندن معماری دینی در انگلستان شد; و این وضع نزدیک به صد سال دوام یافت.
هنری هفتم پیش از وفات خود مبلغ 140,000 پوند (14,000,000 دلار) وقف ساختن نمازخانه حضرت مریم در دیر وستمینستر کرد تا آرامگاهش شود. این نمازخانه از لحاظ معماری چندان ارزشی ندارد، اما از جهت تزییناتش شاهکاری به شمار میآید، از خود قبر گرفته تا سنگ کاری درهم بافته طاق بادزنی آن که بحق “عالیترین نمونه سنگ کاری پرداخته دست بشر” خوانده شده است. از آنجا که نقشه این نمازخانه به سبک گوتیک و تزیینات آن رنسانسی است، ما در اینجا نمونه آغازین سبک تودور یا سبک فلورید را در برابر نظر داریم. هنری هشتم، که خود اومانیستی جوان بود، بزودی دلبسته اشکال معماری کلاسیک شد; او و وولزی عدهای از هنرمندان ایتالیایی را به انگلستان دعوت کردند. یکی از آنها، به نام پیترو و توریجانو، مامور تزیین مقبره پدر پادشاه شد. بر روی تابوت سنگی، که از مرمر سفید و سنگ سیاه ساخته شده بود، مجسمه ساز فلورانسی با کنده کاری و مفرغ مطلا نقوشی تزیینی پدید آورد: کودکان فربه، تاجهای گل و گیاه با لطافتی آسمانی، نقوش برجسته مریم عذرا و قدیسان دیگر، فرشتگانی نشسته بر فراز قبر در حالی که پاهای قشنگ و ظریفشان را در فضا آویزان کرده اند، و بر بالای همه اینها دو پیکره خوابیده هنری و ملکهاش الیزابت. این مجموعه از آن گونه مجسمهسازیهایی بود که انگلستان تا آن زمان به خود ندیده بود و بعدا هم چیزی از آن برتر در انگلستان بود



<272.jpg>
نمازخانه هنری هفتم، وستمینستر ابی، لندن


نیامد. در این مقبره، چنانکه فرانسیس بیکن گفته است، پادشاه خسیسی که پنیها را کش رفته بود تا پوندها را خرج کند غنوده بود، “باشکوهی بسیار بیشتر از زمانی که در کاخهای سلطنتی خویش به سر میبرد.” هنری هشتم آدمی نبود که اجازه بدهد هیچ کس دیگر از او با جلال و شوکت بیشتری به خاک سپرده شود. در سال 1518 قرار گذارد مبلغ 2000 پوند برای ساختن مقبره ای “به میزان یک چهارم بزرگتر” از مقبره پدرش به توریجانو جایزه بدهد; اما این پیمان هیچ وقت به پایان نرسید، زیرا هنرمند نیز مانند هنری هشتم خویی شاهانه داشت و بر اثر یک رنجش ناگهانی انگلستان را ترک کرد (1519); و بار دیگر هم که به آن کشور بازگشت در ساختمان مقبره هنری هشتم کار نکرد. در عوض برای نمازخانه هنری هفتم محراب بلند آسمانه داری را با جدار تزیینی پشت آن طراحی کرد، که در سال 1643 به دست افراد کرامول منهدم شد. در سال 1521، توریجانو به اسپانیا مهاجرت کرد.
بار دیگر به سال 1524 کمدی مرگ روی صحنه آمد; و آن هنگامی بود که وولزی یکی دیگر از معماران فلورانسی، به نام بندتو دارووتتسانو، را مامور کرد که در نمازخانه سنت جورج در قلعه وینزر مقبره ای برایش بسازد; که بنابه نوشته لرد هربرت آو چربری “نقشه آن به مراتب از مقبره هنری هفتم باشکوهتر بود.” وقتی کاردینال وولزی مغضوب شد و از مقام خود افتاد، از پادشاه اجازه خواست که دست کم صورت برجسته روی قبرش را برای ساختن مقبره محقری در یورک با خود ببرد، اما هنری هشتم امتناع ورزید و مقبره ناتمام وولزی را چون ظرفی برای خود غصب کرد، و به هنرمندان دستور داد که مجسمه خودش را به جای صورت برجسته وولزی روی سنگ قبر بتراشند. اما دین و ازدواج او را سرگرم ساختند و بنای آن مقبره باشکوه هیچ وقت به اتمام نرسید. بعدها، چارلزاول خواست در آن محل دفن شود، اما پارلمنت که مخالف وی بود تزیینات آن را قطعه به قطعه فروخت تا آنکه تنها مرمر سیاه تابوت سنگیش باقی ماند که آن هم سرانجام (1810) برای ساختن آرامگاه نلسن در کلیسای جامع سنت پول به کار رفت. به غیر از این اقدامات که شرحشان گذشت، و نیز ساختمان زیبا و جذاب نمازخانه کینگز کالج کیمبریج با شباک چوبی، نیمکتها، شیشهبند منقوش، و طاق قوسی باشکوهش، معماری آن عصر به طور عمده اختصاص یافت به تبدیل خانه های ییلاقی اشراف به کاخهای شاه پریانی و مجللی که بتدریج در میان دشت و جنگلهای انگلستان برپا شدند. معماران همه انگلیسی بودند، اما تعدادی از هنرمندان ایتالیایی نیز در کار تزیینات با ایشان همکاљʠمیکردند. نمایی عریض و با ابهت، مرکب اҠعناصر ساختمانی گوتیک و رنسانس ، دروازه های با برجکهای هرمی که به درون حیاطی باز میشد، تالار وسیع با فضای کافی برای ضیافتهای بزرگ، پلکانی جسیم و سنگین که معمولا از چوب کنده کاری شده ساخته میشد، اطاقهای مزین به نقاشیهای دیواری و فرشینه ها که از پنجره های مشبک یا پنجره های بیرون نشسته نور میگرفتند; و در خارج ساختمان، باغی از

گل، درختزار وسیعی برای گوزنها، و دورتر از آن شکارگاه خصوصی; این بود آنچه یک نجیبزاده شکاک انگلیسی از بهشت موعود پیش خرید میکرد.
یکی از معروفترین کاخهای ییلاقی به سبک تودور، همتن کورت بود که وولزی در سال 1515 برای خودش ساخت، اما بعدا از ترس، آن را به پادشاه تقدیم کرد (1525). نه تنها یک نفر معمار، بلکه هیئتی از استادکاران انگلیسی آن را به وجود آوردند. این بنا اساسا به سبک گوتیک قائم، و برطبق نقشه ای قرون وسطایی، با برجها، دیوارهای کنگرهدار، و خندق دفاعی ساخته شده بود̠اما جووانی دامایانو افزودن قاببندهای گرد از گل صورتگری بر نمای خارجی بنا اندکی خاصیت معماری رنسانس بر آن بخشید دوک وورتمبرگ، که در سال 1592 از انگلستان دیدن کرد، همتن کورت را باشکوهترین کاخ دنیا نامید. اندکی کمشکوهتر از همتن کورت، کاخ ساتن پلیس در ساری است که برای سر ریچارد وستن ساخته شده بود (1521-1527)، و همچنین کاخ نانسچ است که در سال 1538 بدوا برای هنری هشتم با نقشه ای شاهانه درنظر گرفته شده بود. یک نوشته قدیمی درباره کاخ اخیر چنین گزارش میدهد: “وی بهترین پیشهوران و معماران و سنگتراشان و مجسمهسازان ملل مختلف، از معماران ایتالیایی، فرانسوی، و هلندی تا معماران بومی انگلیسی، را به آن محل دعوت کرد و ایشان برای تزیین آن کاخ هر یک نمونه شگفت انگیزی از هنر خود را به منصه ظهور درآوردند، و داخل و خارج آن را با مجسمه هایی که زیبایی شاهکارهای باستانی روم را عینا تجدید میکرد زینت بخشیدند.” دویست و سی نفر مرد، به طور دایم، برای برافراشتن آن کاخ، که میبایست در زیبایی و جلال بر شامبور و فونتنبلو فرانسوای اول برتری گیرد، کار میکردند. بندرت پادشاهان انگلستان به آن اندازه دولتمند، یا اهالی انگلستان به آن درجه مستمند بوده اند. هنری هشتم درگذشت، قبل از آنکه بتواند ساختمان کاخ نانسچ را به پایان رساند; الیزابت آن را اقامتگاه خاص خود ساخت; چالز دون آن را به معشوقهاش، لیدی کسلمین، بخشید (1670); که وی نیز خرابش کرد و به قطعات فروخت گویی این را تنها راه تبدیل تشریفات اعیانی به وسایل زندگانی دانست.